جدول جو
جدول جو

معنی نوش چشمه - جستجوی لغت در جدول جو

نوش چشمه
(چَ / چِ مَ / مِ)
چشمۀ نوش. در بیت زیر کنایت از شرم زن است:
خواست تا نوش چشمه را خارد
مهراز آب حیات بردارد.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نور چشم
تصویر نور چشم
منبع کوچکی از نور که کنار دوربین قرار می گیرد و بی آنکه روی نوربینی فیلم اثر سوء به جا بگذارد، چشمان شخصیت مورد نظر را نور می دهد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از نور چشم
تصویر نور چشم
روشنایی چشم، قدرت بینایی
کنایه از فرزند عزیز
کنایه از شخص عزیز، نور دیده، نور بصر
فرهنگ فارسی عمید
(رِ چَ/ چِ)
وجود بسیار عزیز و گرامی. نور دیده. که دیدنش موجب روشنی چشم و انبساط خاطر است. فرزند بسیار عزیز. دوست گرامی:
دهقان سالخورده چه خوش گفت با پسر
کای نور چشم من به جز از کشته ندروی.
حافظ.
ای نور چشم من سخنی هست گوش کن
تا ساغرت پر است بنوشان و نوش کن.
حافظ.
جمال دختر رز نور چشم ماست مگر
که در نقاب زجاجی و پردۀ عنبی است.
حافظ
لغت نامه دهخدا
تصویری از دو چشمه
تصویر دو چشمه
دو حدقه چشم، آفتاب و ماه، شب و روز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نور چشم
تصویر نور چشم
روشنی چشم فرزند
فرهنگ لغت هوشیار
نام رودخانه ای که از ارتفاعات کوه یخکش النگدره سرچشمه می
فرهنگ گویش مازندرانی
نام اسب یا قاطری که سیاه چشم باشد
فرهنگ گویش مازندرانی